بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

زنده باد Opera Mini


سلام دوستان.


امروز آقای Kind صاحاب باشگاه هانوفر در دانشگاه سخنرانی داشت. همون باشگاهی که وحید هاشمیان تا فصل قبلی توش بازی می کرد. یکی از جذاب ترین سخنرانی هایی بود که در یک سال اخیر در دانشگاه شنیدم. از دو جهت جالب بود:


اول اینکه از جهت علمی و اقتصادی به وضوح بالاتر از حد من بود. نمی دونم دانشجوهای ارشد بقیه ی رشته های دانشکده چقدر از مطالب رو فهمیدن. و خب نتیجه ی همین علم می شه مدیریتی که در این باشگاه شده. دقیقاً درک کردم که مشکل ما با سلطان و ژنرال چیه!!

قبلاً فکر می کردم این باشگاه هم مثل بقیه سابقه ی صد ساله داره، اما تازه فهمیدم که اینا در همین 11 سال اخیر با بدبختی از دسته سوم آلمان اومدن بالا و از سال 2002 تا حالا پای ثابت دسته اول بوندسلیگا هستن. پیرمرد طوری اسلایدها رو چیده بود که چهار بار بین مسائل صرفاً اقتصادی و مسائل صرفاً ورزشی تغییر موضوع داد تا همه بدون خستگی به مدت یک ساعت بحث رو دنبال کنن.


دومین مسأله ی جذاب برای من این بود که این مباحث چقدر برای ایران می تونه مفید باشه. حالا که رئیس جمهور دستور خصوصی سازی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس رو داده، چه بهتر که قبل از عوض شدن تصمیم، این کار انجام بشه. از تجربه ی مدیران باشگاه های کوچیکی مثل هانوفر هم می شه استفاده کرده. اصلاً می شه این آقا رو دعوت کرد به تهران تا برای خریداران قطعی و یا احتمالی باشگاه های استقلال و پرسپولیس صحبت کنه. اتفاقاً تجربه ی اینها بیشتر از تجربه ی امثال بایرن مونیخ* (چهارمین باشگاه پردرآمد دنیا که به صورت سهامی عام اداره می شه) به درد ما می خوره. اینها بهتر بلدن که یه باشگاه بدون درآمد رو چطور می شه درآمدزا کرد و  چرخوند.


امیدوارم که با این تعارفی که رئیس جمهور کرد، یک بار برای همیشه این دو باشگاه به طور واقعی خصوصی بشن و فوتبال ایران از شر این همه مفاسد راحت بشه.


اما یه تجربه ی جالب:

حتماً همه ی دوستان گوشی بنده رو ملاحظه فرموده اید، 90 درصد شما هم تیکه انداختین که آخه احمد، این چیه تو دستت می گیری؟!

بله، این گوشی 4 سال از ورودش به بازار می گذره. پشتش پلاستیک مخصوصی کار شده که از دست حلزون هم لیز نمی خوره! اما جالب تر از همه این بود که دیشب برنامه ی Opera Mini v4.2 رو روش نصب کردم و وارد اینترنت شدم! جالبه که برنامه اپرا حتی با این نمایشگر 128*128 پیکسل هم کار می کنه.


موضوع پروژه ای که دو هفته دیگه باید تحویل بدم، "مشکلات و راه حل های توزیع برنامه های بر پایه ی J2ME روی وسایل سیار"، از جمله گوشی های موبایل هستش. گفتم حالا که طبق اطلاعات لینک بالا، گوشی من هم Java داره (و من هم تا حالا خبر نداشتم!) پس بیام مهمترین و محبوب ترین نرم افزار، یعنی مینی اپرا رو امتحان کنم. کار کرد! الله اکبر!

حالا باز گوشی منو مسخره کنین...


اما جدا از شوخی، نخواستم که بگم گوشی خوبی دارم. خواستم بگم برای استفاده از اینترنت GPRS که در ایران هم راه افتاده، بهتره از براوزر ِ Opera Mini استفاده کنین، چون اولاً روی همه ی گوشی ها جواب می ده، ثانیاً تمام صفحات درخواستی، یک بار از سرورهای این شرکت عبور می کنن و به صورت ساده و کم حجم به گوشی شما می رسن. لطفی که این بنده های خدا به صورت مجانی در حق شما انجام می دن، باعث می شه صفحات اینترنت رو با سرعت بالا و با کیفیت خوب روی صفحات کوچک موبایل ببینید.

والسلام.


نظرات 2 + ارسال نظر
امیرو 1388/02/29 ساعت 08:18

سلام احمد جان
گوشی شما خیلی هم کارش درسته، مثل خودت!
ها، تو بلدی این J2ME که نوشتی رو؟
منم از همین استفاده می کنم، خیلی بهتر از براوزر خود گوشی هستش.

ها، ما در مورد J2ME فقط می نویسیم، بلد نیستیم!

گوشی من هم یه براوزر الکی داره. اما بعضی از گوشی های خفن هم هستن که Opera Mobile دارن. اون دیگه پولیه، یعنی سازنده قبلاً پولش رو داده. امکاناتش بیشتر از مینی هستش. اتفاقاً دیروز روی گوشی یه نفر دیدم.

اِه، گوشی قبلیه من! عزیزم، دلم براش تنگ شد :(

خب چرا انداختیش تو سطل، اگه عزیزت بود؟! اصلاً خبر داشتی که گوشی به این خوبی داشتی؟
ضمناً دیگه نری هر من می خرم بخری ها!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد