بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

حالا کی حوصله درس داره؟

امروز بالاخره یه تکونی به خودم دادمو رفتم با دو نفر نشستم مشورت کردم. ظاهراْ گریزی نیست از رفتن به کلاس زبان آلمانی.

 

میز کارم رو هم جلوی پنجره تنظیم کردم.

 

حالا شده آفتابه لگن هفت دست...

نظرات 4 + ارسال نظر

ملت! این عکس که این بالا گذاشته خونه‌ی ِ ماست ها! D-:

چاقو 1386/06/28 ساعت 19:38

پسر عجب ویوویی، ببخشید، عجب چشم‌اندازی داره!!
خوش به حالت، پس واسه چی برگردی؟ من بودم همونجا لنگر می‌نداختم!!

حمید 1386/06/29 ساعت 14:49

Viel Glück

danke shoen!

مریم 1386/06/29 ساعت 19:54

من جای شما بودم میز کارم رو می بردم پایین رو چمنا زیر درخت. اینجوری با صفاتره!

هوا سردتر از این حرفاست. قراره زمستون با پتو برم تو خیابون...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد