سلام،
امروز، جهشی یه کلاس رفتم بالا. یعنی خانوم معلممون (شلوغ نکن بچه! طرف ۷۰سالشه، تازه فکر کنم یه بار هم کیلومتر صفر کرده!) اومد پیشم، گفت به نظر من تو سریعتر از این می تونی یاد بگیری.(سوت... کف مرتب... شُله! شُله!)
اینجوری باید برم سطح ۵ از مجموع ۶سطح زبان. یعنی اینکه تا دو ماه دیگه کار من اینجا تمومه!
ان شاءا...
اگه راست می گین این اسم رو تلفظ کنین: Przemek. این اسم یه پسر لهستانی بود، سر کلاس. نتونستین؟ دقت کنین: جَمِک. اون ج اولش هم، یه چیزیه بین ج و ژ!
بازدیدکنندگان عزیز! دانشجویان، مهندسان، کارشناسان ارشد، پزشکان (و پرستاران!)، دندانپزشکان، متخصصان...! نه! به خدا این دفعه در مورد کامنت گذاشتن نیست. آخ! هنرمندان رو یادم رفت بگم.
عرضم به حضورتون که در ادامه سلسله مباحث مذهبی مون در مورد روزه گرفتن، این جلسه میخواهیم از مبحث گرسنگی عبور کنیم و به بحث شیرین بوی دهان برسیم!
والا تو تهران همه ش خونه خوابیده بودیم، این حرفا نبود. اما اینجا که نمی تونیم تعطیل کنیم، آدم باید کار کنه، با مردم سروکله بزنه...
شما ایده ای ندارین که چه جوری می شه بر بوی بد دهان غلبه کرد؟ نه، جدی پرسیدم، شوخی نبود. جدی اگه راهی بلدین، بی رودربایستی بگین.
البته من هم یه ابتکاری از خودم در کردم که بد نبود. ولی جدی دنبال یه راه خوب می گردم.
شنیدین می گن طرف مثل اسب کار می کنه...؟ دقیقاً همین اصطلاح با همون معنی در آلمانی هم استفاده می شه.
فعلاً که تخت گاز دارم هر روز یه پست براتون می نویسم. اگه دیدین بی خبر یه روز آپ نکردم، بدونین اینترنت قطعه. جدی می گم ها! قبلاً هم یهو قطع می شد. قطع می شد، منم دلیلشو نمی فهمیدم، زبونشونم که نمی فهمیدم. هی میومدن و می رفتن، یه کارایی می کردن. اونوقت وصل می شد. بازم نمی فهمیدم چی شد که وصل شد. یادتونه عید، روز آخر، بدون خداحافظی تموم شد؟
راستی امروز رفتم کتابخونه مرکزی شهر. دیگه طولانی شد امشب، یادم باشه یه شب ِ دیگه براتون تعریف کنم.
همین دیگه.
وبلاگه جالبی داری وقت کردی به وبلاگه ما هم سری بزن
قربون شما
آقا سلام، خواستم بگم نگران من نباش. هیچ آدم بیکاری (البته بجز دوستان!) نمیاد بلاگ منو بخونه و برام پاپوش درست کنه. تازه اگه دستگیرم هم کردند کلی کلاس داره!!
در مورد بوی دهان هم یه راه حلش اینه که صورت مسئله رو پاک کنی! یعنی تا اطلاع ثانوی با مردم از نزدیک صحبت نکنی.
راستی اون ساعته اون بغل چقدر خوشگله! چه جوری آوردیش؟ البته به ساعت ما یه ساعت عقبه. گمون کنم خواب مونده. یا هنوز فکر میکنه مثل قدیما ساعتو جلو عقب میکشن و نمیدونه که احمدینژاد اومده سر کار!
بی سواد! یه نفر نمی شینه همه رو بخونه که! یه ماشینه که این کار رو اتوماتیک انجام می ده. یعنی هی یه لغاتی رو سرش می کنه، بعد مثلا می بینه از ا ن(!) یه بار استفاده کردیم. بعد آدرسمونو می ذاره تو یه لیستی که بازم کنترل بشه. چهار دفعه که بهش فحش بدیم، زرتی ف یلتر می شیم.
گفتی صورت مسأله رو پاک کن، خوشحال شدم، فکر کردم استفتا آوردی. خسته نباشی با این راه حل! گفتی شریف درس می خونی؟!
خداییش تو چاقو هستی با این آی کیو؟! اون ساعت به وقت هامبورگه. عقبه؟ واااااای.
باز که اسم بردی. به خدا اگه ف یلتر بشم، یه کاری می کنم هم ف یلترت کنن هم یه چند ماه ببرنت آب خنک!
با تشکر
مسواک زدن برای روزه مشکلی درست نمی کنه ( فقط باید مواظب باشی دهانت را کامل از آب خالی کنی ) فکر می کنمُ مسواک زدن مشکل بوی دهان را حل کنه ! بازم اگه مشکل داشتی یه آخونده هست که تو جام جم برنامه داره ! زنگ بزن بپرس ! تازه صدات هم تو کل دنیا پخش میشه ! احمد از هامبورگ !
حاج آقا دست شما درد نکنه از راهنمایی. البته من قبل از کلاس مسواک میزنم. اما خب بوی مسواک بیشتر از دو ساعت نمی مونه. بعدش چی کار کنم؟ من ۷-۸ ساعت اونجام. اگه منظورت اینه که یه بار هم اونجا مسواک بزنم، خب می گن این یارو چرا تو مؤسسه مسواک میزنه، مگه خونه نداره؟!
ارادتمندیم!
دیگه حساب می برین ها!!