با سلام.
باز دوباره دارم یه برنامه ی مستند نگاه می کنم. حتماً شما هم (در راستای خبررسانی ها مؤثر رسانه ملی) متوجه شدید که هفته ی گذشته چه اتفاقی در آلمان افتاده.
یه پسر 17 ساله صبح با یه اسلحه وارد مدرسه ی سابق خودش شده و هر کسی رو که دستش رسیده کشته! پلیس که رسیده، فرار کرده، یه عابر پیاده رو هم تو راه کشته، بعدش رفته تو یه نمایشگاه ماشین، مشتری بدبخت و کارمند بدبخت تری که داشته از ماشین ها تعریف می کرده رو هم کشته. همون جا هم خودش رو کشته یا کشتونده شده، حالا فرقی هم نمی کنه.
خداییش اگه اولش نمی گفتم تو آلمان اتفاق افتاده و می گفتم خودتون حدس بزنین، حتماً می گفتین در آمریکا اتفاق افتاده. خیلی کلاس داره ها! آدم احساس می کنه داره تو ناف ِ USA زندگی می کنه!
به هر حال موارد مشابه تو این کشورهای با کلاس زیاد پیش اومده.
نتیجه ای که می شه گرفت: بچه های دبیرستانی رو دست کم نگیرید! بچه موچه های فنچ دانشگاه رو هم همین طور.
اما جدی. شرایط روحی بچه هایی که این کشتارها رو انجام دادن، نقاط اشتراک مشخصی داره:
رابطه ی کم با هم سن و سال ها،
رابطه ی کم با اعضای خانواده،
سطح درسی ضعیف تا متوسط،
عضویت در کلوپ های آموزش تیراندازی،
شکست عشقی (خدا رو شکر این یکی ما رو در دبیرستان اذیت نمی کرد! خدایا، کی می شه ما از این ناحیه اذیت بشیم؟!)، و
اعتیاد به بازی های کامپیوتری خشن.
جدای از شوخی، این ها مسائل تربیتی ای هستن که همه باید یاد بگیریم. خدای ناکرده قراره ما هم یه روزی پدر و مادر و شاید هم معلم مدرسه و دانشگاه بشیم. حداقل آشنایی با مسائل نوجوانان برای همه ما ضروریه.
(الآن که برنامه ی تلویزیون داره تموم می شه و موارد مشابه سال های قبل رو مرور می کنه، می بینم ماشالا اروپا در این زمینه دست کمی از آمریکا نداره... دوستان، ما رو حلال کنید!)
too orupa ke kheyli mohem nabud. kasi ziad rajebesh harf nazad. ina ablahan baba! veleshoon kon! irano eshghe
http://301040.blogsky.com
آره خب. فقط کاش بیشتر آشنایی می دادی
احمد جون مراقب خودت باش!
ببین اونجا یه چیزی تهیه کن همراهت باشه، مثکه امنیت نداره، من نگرانتم!
ای بابا، خوش تیپی ما همین جوری کلی کشته می ده، دیگه اسلحه حمل نکنم بهتره...
هووووووق