بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

همه با هم، حرکت!


هیجان انتخابات یک هفته است که همه ما رو از خود بی خود کرده. به قول آقای کرباسچی: این همه شور و شوق انتخاباتی رو در این دوره مدیون رئیس جمهور فعلی هستیم.


الآن رأی گیری در حوزه های شرق آسیا شروع شده و هفت ساعت مانده که به ما برسه. عشق دکتر ما رو در شرایط سخت آب و هوایی امروز به هامبورگ کشوند! ای کاش انتخابات خارج از کشور در یک روز تعطیل انجام می شد تا همه ی ایرانی ها بتونن خودشون رو به صندوق برسونن.


بسیار هیجان انگیزتر از امشب، فردا شب خواهد بود که مطمئنم ما هم مثل ایرانیان داخل و به خصوص آقای کروبی که گفته این بار اشتباه چهار سال پیش را تکرار نخواهد کرد، تا گرفتن ِ نتیجه نخواهیم خوابید.


به امید پیروزی!


سانسور


پست قبلی رو سانسور می کنم، چون می ترسم سوت و کف و حال و هوای 57 سهم شماها باشه و زندان رفتنش برای من! والله! مملکت که صاحاب نداره.


این شب ها قبل از خواب چند بار "سراومد زمستون" تو اتاق پخش می کنم تا یه کم روحیه بگیرم و بتونم بخوابم.

البته این هم واسه روحیه گرفتن خوبه، ستاره های سبز. اتفاقاً امشب هم تو بی بی سی فارسی از مردم می پرسید که آیا حمایت هنرمندان تأثیری داره یا نه. من که می گم بیشتر محبوبیت هنرمندان رو بالا می بره. آخه کی میاد به خاطر توصیه ی بازیگرهای سینما به فلان کاندیدا رأی بده؟

ولی دمشون گرم. خیلی ها تو این فیلم قاطعانه حمایت کردن. وقتی هنرمندهایی آینده ی خودشون رو به خطر میندازن، حتماً احساس خطر شدیدی کردن...


دکتر دوستت داریم


همین الآن مستند دوم انتخاباتی رئیس جمهور رو دیدم. طنز بود، اما خنده نداشت.


*****************

بووووووق (سانسور شد)

*****************


بعدش هی زیرنویس می کنه 3روز بعد از مناظره تاریخی... یک روز بعد از مناظره ی تاریخی...

*****************

بووووووق (سانسور شد)

*****************

همه باید خجالت بکشیم، وقتی خبرگزاری های خارجی، اینکه به گفته ی رئیس جمهور ایران، تمام مسؤولین 24سال گذشته این کشور فساد مالی دارند رو به خورد افکار عمومی دنیا می دن. لابد بعد هم طعنه بزنن که این همون انقلاب اسلامی است که 30 پیش پیروز شد. همه باید خجالت بکشیم. بیخود نیست که آبروی مؤمن، مهمتر از خون اوست.


آبروی ایران رفت، آبروی اسلام هم رفت، آبروی من رفت، مطمئن باشید آبروی همه شما هم رفت.


به هر حال ناامیدی بزرگترین گناهان است. حتی اگه انتخابات مطابق میلمون پیش نره، نباید ناامید باشیم. آلمانی ها یه شعار خوب دارن که می گه آدم همیشه باید نقشه های جایگزین داشته باشه. اگر این نقشه موفق نشد، میریم سراغ نقشه ی دوم و سوم و...


انتخاباتی


با سلام.


دارم گفتگوی ویژه خبری دیشب از شبکه دو رو می بینم. باز داره می گه در چهار سال گذشته:

- اون ها (آدم بدها!) که قبلاً مملکت رو در اختیار داشتن، در دولت نهم کارشکنی کردن،

- مشکل مسکن رو اونا ایجاد کردن،

- تورم 15 درصد است، اما اونا می گن 25 درصدِ،

- نرخ بیکاری ما داره میاد پایین، در حالی که در همه ی دنیا داره میره بالا،

- تورم در کشورهای منطقه 60 درصد رشد کرده، اما تورم ایران داره مرتباً کمتر می شه،

- اختلاف طبقاتی کم شد،

- درآمد ارزی دولت اول میرحسین بیشتر از دولت نهم بوده! هیچ کار مفیدی هم با اون پول ها انجام نشده و فقط 14درصد از اون هزینه ی جنگ شده،

- در این چهار سال ما فضایی شدیم، هسته ای شدیم، نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی...،

- روی تمام مصوبات استانی از شش ماه قبل کار کارشناسی می شه،

- هم اکنون در دانشگاه های دنیا روی سفرهای استانی به عنوان یک روش جدید حکومتی بحث می شود، رئسای جمهور بقیه ی کشورها در این رابطه با ما تماس می گیرن و اقتباس می کنن،

- در مورد گشت ارشاد، نظر من همونی هست که قبل از انتخابات قبلی گفتم و الآن هم می گم،

- در دهه ی 60، وزارت کشور با تأیید دولت، موتورسوارهایی رو می فرستاد تا موی دخترها و پسرها و کراوات آقایون رو در خیابون با قیچی ببرند،

- ...


چه رئیس جمهور خوبی داشتیم، خودمون هم خبر نداشتیم ها!

به قول دوستان:

اللهم اعوذ بک من شر السلطان السوء!

شانسی که میرحسین آورده اینه که آخرین برنامه ی گفتگوی ویژه خبری نوبت اونه.


مناظره ی بزرگ رو دیدم. هر دو گروه هم می گن کاندیدای خودشون عالی کار کرده. به جون خودم، شده عین مناظره های اوباما-مک کین!

یه شباهت دیگه ی هر دو کاندیدا هم اینه که هر دو می گن خواستار برگزاری میتینگ در استادیوم صدهزار نفری بودن، اما چون تیم ملی مسابقه داره، قراره در مصلی برگزار بشه. نکنه یهو هر دو با هم برن مصلی؟!


امشب مناظره ی بزرگ با شیخ هستش و برای اولین بار وقت دارم که مستقیم تماشا کنم. امیدوارم که شیخ هم مثل سید آرامش خودش رو حفظ کنه و الکی دهن به دهن نشه. می گن نامه داده که "اگه عکس زن من رو هم بیاری، عکس ننه ات رو میارم"!!


خیلی حیف شد که تهران نیستم، این دفعه از ذوق و شوق روزهای آخر تو خیابون ها محروم شدم.


لینک طنزی که این بار براتون انتخاب کردم، این هستش. بیشتر هم به این خاطر که طرفداران سید هم همین آمار رو برای سید می دن! به هر حال این لینک رو گذاشتم تا ببینیم بعد از انتخابات، تکلیف این جمله چی مشه:

"طرفداران احمدی نژاد که پیش از این بیشترین تمرکز و فعالیت انتخاباتی خود را معطوف شهرهای متوسط، کوچک و روستاها نموده بودند با افزایش میزان آرای احمدی نژاد در تهران و مراکز استانها، از هم اکنون در تدارک برپایی جشن پیروزی در مرحله اول انتخابات هستند."


گرچه می دونم که بی فایده هست، اما می خواستم از دوستانم که طرفدار شیخ هستن، خواهش کنم که اگر انتخابات دور اول، صددرصد مطابق میلشون پیش نرفت، ایمان خودشون به تغییر رو از دست ندن و سید رو همراهی کنن. خواهش می کنم اون موقع باز به من نگید که به درک که کی رئیس جمهور می شه! من رأی نمی دم.


بین نقل قول هایی که ابتدای پست انجام دادم، فقط با اون "در این چهار سال ما هسته ای شدیم"، موافقم!


مناظره


خدا را شکر می کنم که ایران به لحاظ جغرافیایی در مکانی و به لحاظ گردش اطلاعات در فضایی و به لحاظ اهمیت بین المللی در رتبه ایست که خبرهای داخلی آن لحظه به لحظه به گوش مردم جهان نمی رسد.

بر خودم می لرزم، اگر همسایگان، روزی از خانه ی ما با خبر شوند.


به همگی به خاطر رسیدن به این درجه از فرهنگ و اخلاق انتخاباتی تبریک می گم. راست می گن که ایرانی ها با فرهنگ ترین هستن...


زنده باد پلی تکنیک


جای شما خالی، باز هم داره بارون قشنگی میاد. پس حتماً فردا هوای خوبی داریم، پیش بینی هم اینه که قراره آفتاب بشه.

اصولاً قشنگ ترین روزهای اینجا، روزهای آفتابی هستن که شب قبلشون بارون اومده باشه. هوای لطیفی می شه...

فردا و پس فردا تعطیل رسمی هستش. حتی کتابخونه هامون هم بسته اند. فروشگاه و ... هم تعطیل. مجبوریم دلمون رو به خوب بودن هوا خوش کنیم. البته برای فردا برنامه ریزی کردم که سه بار قراره برم بیرون. اما برای پس فردا هنوز کاری پیدا نکردم.


چه می کنه پلی تکنیک! ماشالا هم رأی ندادنشون سروصدا داره (چهار سال پیش) و هم حالا که می خوان رأی بدن، دانشگاه رو گذاشته اند روی سرشون. شماها چطوری اون درب حافظ رو شکستید؟! درب شانزده آذر دانشگاه تهران که مثل پنبه بود، جلوی چشم من در چند ثانیه از هم دررفت. اما درب حافظ رو، یه بار که اونجا بودم، هر چی هلش دادن نشکست. شاید تو این چند ساله دانشجوها قوی تر شدن.

تو عکس های امروز، دیدم شیخ داره لای جمعیت له می شه. تو رو به خدا مراقبش باشید، جوون دانشجو نیستش که این کارها رو باهاش می کنید!

فقط شیخ! (اینو باور نکنید، مشقی زدم)


والا دوستان ما بین موسوی و کروبی پخش شدن. طبیعی هم هست. کروبی تمرکز کرده روی تحریمی ها و دانشجوها و همچنین ایده آلیست هایی که به معین رأی دادن. موسوی همه ی اینها رو ول کرده و یکراست رفته سراغ همون جماعتی که همیشه رأی می دن و تعیین کننده هستند.

من که می گم شیخ داره وقت تلف می کنه. تحریمی ها دم دمی مزاجن. الآن تصمیم می گیرن به شیخ رأی بدن، یه ساعت بعدش میزنن کانال صدای آمریکا، باز همه رشته ها پنبه می شه.


مستند اول موسوی رو الآن دیدم. فقط همون قسمتش که موسوی رو معرفی می کرد، واسه رأی آوردن خوب بود. این همه صحنه های سفرهای استانی به چه دردی می خوره؟

خدا کنه تو فیلم دوم، یه مقدار راجع به برنامه های اقتصادی صحبت کنه.


مستند اول رئیس جمهور رو دیشب دیدم. چیز دیگه ای هم توقع نداشتیم...


راستی، خبر دارین سرویس یاهو 360 از سیزدهم جولای قطع می شه؟ یعنی تا شش هفته دیگه تنها مسیر ارتباطم با دوستان قدیمی قطع می شه.

این خبر مثل اون میل های چرت نیستش که هی میگه اگه این خبر رو به پنجاه نفر فروارد نکنی، سوسک می شی! این دیگه جدیه، تو بلاگ تیم 360 خوندم. بقیه خبرگزاری ها هم اعلام کردن.


شهادت


ما اومدیم میلاد فرخنده ی اختر تابناک آسمون، نقطه ی وصل روحانیت و بازار، حاج حسین ن. رو تبریک بگیم، دیدیم ای دل غافل، امسال تولد حاج آقا درست افتاده روی شهادت! به هر حال این هم از حکمت های خداست...

سلامتی علمای اسلام، صلوات!


دقیقاً پارسال همین موقع و به همین مناسبت نوشتم که معلوم نیست چرا یاهو تولد بعضی ها رو به من خبر می ده، اما بعضی ها رو نه. من شرمنده ی همه ی دوستان هستم که تولدها رو یادم میره. یعنی به خودم زحمت ندادم که یادداشت کنم، اینه که الآن هم هیچ تاریخی دستم نیست.


اینجا به عنوان یکی از سوژه های عقب افتاده نوشته "علت ازداواج نکردن"! اما یادم نیست قضیه اش چی بوده. ببخشید که مطلبی برای همچین موضوع جذابی ندارم.


ترم پیش که ارائه داشتم، فیلممون رو برداشتن. وقتی دانلود کردم، برام جالب بود اون تیریپ هایی که جلوی استاد اومدم. سه هفته دیگه دوباره ارائه دارم. ببینیم این دفعه چی می شه. خلاصه اگر فیلم ما هم دور و بر میدون انقلاب دراومد...!


من سرم شلوغه، شماها دیگه واسه چی حال آپ کردن ندارین؟!


فیس بوک


خبر فیس بوک پیچید همه جا. معروف شدین تو آمریکا و اروپا!


فیلم نیم ساعته ی موسوی رو دیدم. خیلی خوشم اومد. رضایی که فاجعه بود!

اما به خاطر این نظرسنجی ها هست که می گم دلتون رو به این یکی ها خوش نکنید. باید تا آخرین دقیقه تلاش کرد. جای ما خالی ِ!


بعداً اضافه شد:


اوه اوه، داشت اصل کار رو یادم می رفت!

بدینوسیله کسب نتایج درخشان در کنکور رو به مهندس امیرحسین تبریک می گیم و از همین جا اعلام میکنم که مهندس! تو با فوق یا بی فوق، مهندس مایی! بنده (و به خصوص حنان و بقیه!) کارگر و عمله ی شما هستیم!

بعدش، آآی مهنس! این دنده ی دوچرخه ی ما بهتر شد، اما باز هم گاهی گیر می کنه. روغنی که تو گفتی رو نخریدم! اصلاً حسش نبود که تا اون سر شهر برم دنبال یه قوطی روغن.