بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

به سلامتی عروس و داماد!

سلام،

 

اصولاً وقتی قسمت پیشنهادات و انتقادات خالیه، من احساس می کنم بازدیدکنندگان از دستم عصبانی ان، یعنی که پستم خیلی بد بوده... مثل پست قبلی. بگذریم.

 

خب، مناسبت مهم امروز این بود: امروز سالگرد ازدواج داش حسین و حنان خانمه. به این مناسبت از راه دور این سالروز را تبریک میگم و براشون آرزوی خوشبختی می کنم.( گرچه انقدر خوشبخت هستن که احتیاجی به دعای من ندارن.)

راستش عکس از خود نامزدی ندارم، اما یه عکس از یه جشن دیگه پیدا کردم. کلی هم گشتم یه عکسی پیدا کنم که به غیر از اون دو تا، خودم هم توش باشم، تا یه وقت دچار کمبود توجه نشم. البته با اجازه داش حسین.

 

راستی سایز همه عکسای این بلاگ رو اصلاح کردم.(ایمان! چرا زودتر این کارو نکردم؟)

عکس بالای صفحه رو هم جایگزین کردم. اگه کلیک هم کنین، اصل عکسو می بینین. البته باز اونم اصل اصل نیست!

 

امروز کلاً استراحت کردم. اما خوش نگذشت. انگار آدم سر کار بره، این روزها راحت تر میگذره. خدا رو شکر از دوشنبه باز باید برم کلاس زبان.

حالا دارم سعی می کنم از شر پروژه پایانی راحت شم و بالاخره با پلی تکنیک تسویه حساب کنم. اما نه فکرم کار می کنه، نه حوصله شو دارم. چی کار کنم؟

نظرات 3 + ارسال نظر
سعادتمند 1386/07/05 ساعت 19:55

کار خاصی ندارم، فقط پایه بودم بگم خیلی چاکریم، همین!

منم فقط می خواستم بگم ما بیشتر.

حنان 1386/07/05 ساعت 21:35

سلام

یه سوال: ؟

اون خانومه کیه سانسورش کردی؟ هان هان هان! (خنده خبیثانه)

----------------------------------------------------------------------------------------------
یه جواب: .

صد بار گفتم اسم حنان رو درست تلفظ کن!

بگو : ف (تو اشتباهی میگی ح)

بگو آ (تو اشتباهی میگی ن)

بگو ط (تو اشتباهی میگی ن)

بگو م (تو اشتباهی میگی ا)

بگو ه (تو اشتباهی میگی ن)

حالا سر هم بگو: آفرین! فــــــــا طــــمـــــــه

اون عکس عکس استاد حسین و فاطمه خانوم می باشد! البته احمد هم هست! برای دیدن عکس حنان به آدرس .... همونجا مراجعه کنین!

----------------------------------------------------------------------------------------------
یه همین طوری:

مشکل مشابهیه! پروژه!!!

موفق باشی! بابا ما هر روز سر میزنیم منتها نظر بگیر نگیر داره!

یه چی دیگه: عین این رمانای جدید می نویسیا! یه روز میگی عکسم دم افطار دو روز بعد میذاریش! یه روز میگی مناسبت، فرداش میگی چی بوده. یه روز....

هافن .....تی

سلام،
اون خانم، فامیله. گفتم حالا اومدیم و راضی نبود دوستای من عکسشو ببینن.
حنان خانم، همسر حسینه. من اینو می دونم فقط!
رمان نویس هم شدیم دیگه. کلا اینجوری بهتر از قبل ِ که سیاسی هم بود دیگه، نه؟
هافن؟! خدا از سر تقصیرات ح... نگذره!

حمید 1386/07/06 ساعت 21:15

می بینم که خیلی بهت خوش می گذره ! راستی، یکی دو تا از بچه ها سراغت را گرفتن، بهشون گفتم که رفتی هافن ... تی ایرادی که نداره ! البته ناراحت نباش از بچه های نس..جی نبودن !

باشه. سراغ تو رو هم اگه از من گرفتن، میگم رفته پارسه، نامرد منم با خودش نبرده...!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد