بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

گردش با شکم خالی.

منو باش واسه این جماعت هی وقت می ذارم، هی به مخم فشار میارم. واقعاً که هر شب منو ناامیدتر می کنین. آخه شما هم یه ذره هیجان بدین به این بلاگ!

 

عرضم به خدمتتون که از وقتی درس جدی شده، دیگه همون یه ذره کتاب رو هم نمی خونم که بخوام گهگاهی یه شعری، چیزی، براتون بنویسم. کلاً همه ی فکرم شده ساختن جملات و رعایت این قواعد لعنتی.

 

هر روز یه سری سوژه های خوب به ذهنم می رسه که اینجا بنویسم، اما قبل از اینکه کاغذ و قلم پیدا کنم، از یادم رفته. به خصوص حالا که کلاس ها برنامه ی خوابم رو به هم زده، دیگه همون یه کم نظم فکری هم از بین رفته.

 

امروز سوژه رو خدا رسوند، تا فردا هم خدا بزرگه.

امروز فهمیدم که مؤسسه برامون برنامه تور هامبورگ گذاشته. (مؤسسه برای هر روز، یه برنامه فرهنگی ترتیب داده که شرکت کردن تو اینها اختیاره) برنامه اش تازه امروز به دستم رسید. دیدم بیکارم، تصمیم گرفتم به این شکم بدمصب توجه نکنم و برم.

اطلاعات جالبی یادداشت کردم، اما نمی نویسم، چون باز فردا میام می بینم ۵۰ نفر اینو خوندن، بازم خوششون نیومده. من نمی دونم این همه آدم بیکار، وقتی از پست های من خوششون نمیاد، چرا فرداش دوباره میان؟!

 

اینو از دور دریاچه آلستر گرفتم. خونه های دور این دریاچه، بین ۶ تا ۱۲هزار یورو برای هر متر مربع قیمت دارن. ولی می ارزه ها!

اینو از محل انبارهای فرش انداختم. توی این انبارها به گفته خودشون، ۲میلیارد یورو فرش خوابیده که عمدتاً از ایران اومده. البته تعجب نکنین، من اخبار دقیق تری دارم که این رقم نه زیاد میشه، نه کم. چون بازار فرش بدجوری کساد شده.

این یکی رو هم از ساختمون شهرداری انداختم. ساختمونش بزرگه، قبلاً عکسای بهتری انداخته بودم. فقط می خواستم به معماری نمای ساختمون توجه کنین.

 

*ضمیمه بعد از چاپ:

در مورد اون دریاچه آلستر که گفتم، این به انگلیسیه، کوتاه هم هست. این یکی آلمانیه، اما عکسای بهتری داره. این عکس پانوراما رو هم از همون جا برداشتم، خداااااس!

 

نظرات 4 + ارسال نظر
شاهین 1386/07/10 ساعت 23:22

خویه ، زنده می نویسی :) این احساس تنهایی که میگن تو غربت هست چیه ؟

ممنون. راست می گن به خدا، تو پست بعدی یه کم توضیح میدم.

خوبی مهندس!
ما اینجا رو می خوانیم ولی فکر کردیم شاید صابخونه راضی نباشه!
حالا چرا اینقدر تهدید می کنی بابا!!
موفق باشی
فعلا

سلام، رضایت چیه برادر من، www معنی اش اینه که همه آزادن.
خوشحال شدم، به امیرحسین سلام برسونین.

حمید 1386/07/11 ساعت 14:32

سعی می کنم برای همه ی نوشته های شما نظر بذارم ( معمولاً هیچ جا نظری نمی دم ) که خوشحال بشی ! و یه جوری بگم که وبلاگت را هر روز می خوانم.

من که اصولاً معماری اروپا خیلی به نظرم جالب نمی آد ! اما نکته ی مهم در مورد شهرها در کشور های توسعه یافته، رعایت و حفظ معماری سنتی در کنار طراحی مدرن شهری است، چیزی که در شهرهای کشورهای در حال توسعه اصلاً و هرگز دیده نمی شه، به نظر من تهران و میکزیکو سیتی دو نمونه خوب از این مورد هستند.

متاسفانه ما حتی در شهرهایی مثل یزد و اصفهان هم آن معماری بی نظیر را از دست دادیم.

البته در تعریف توسعه پایدار ( Stable Development ) خاطرم نمی آید به موضوع حفظ معماری اشاره شده باشه، ولی من فکر می کنم، نکته ی مهمی است، اصفهان در سال های اخیر رشد و توسعه بسیار زیادی در امکانات و خدمات شهری داشته است، اما متاسفانه در کنار آن موفق به حفظ معماری بی نظیر آن نشدیم !! موردی که در کشور های توسعه یافته، به آن بیشتر پرداخت می شود !

شما لطف دارین. منم بیشتر خواستم از یه سری از دوستانم حرف بکشم که عادت ندارن کامنت بذارن. خب منم قبلا اینجوری بودم. حالا می خوام اینجوری ارتباط بهتری با هم داشته باشم.

خب به نظر من هم حفظ معماری سنتی لازمه توسعه یا توسعه پایدار نیست. فقط به زیبایی شهر کمک می کنه. حالا اگه یه شهری به این توجه نکنه، فرصت جذب گردشگر داخلی و خارجی رو از دست می ده.

امیرو 1386/07/11 ساعت 17:51

سلام اینم نظر !! ما چاکریم بابا

احمد ، شنیدم اونجا برای حفظ ساختمونای قدیمی حتی یه خیابونایی رو برای عبور ماشین ها به خاطر لرزش و سر و صداشون ممنوع کردن ، درسته ؟

به نظرت تو هامبورگ قدیمی ترین ساختمونا مال چند سال پیشه ؟! یه سوال دیگه به راحتی مثل اینجا دولت می ذاره یه ساختمون 15 ساله رو بکوبی و بسازی ؟

سلام، نترس بابا، خواستم از اونایی که کامنت نمی ذارن حرف بکشم، بازم نشد.


ببین من دقیقاً به این مورد برنخوردم، اما به خاطر همین لرزش زمین که گفتی، قوانین خاصی برای ساخت وساز دارن. زمین های اینجا خیلی نرمه، زیرش آبه. تو هامبورگ کلاً ۱۳۰۰تا پل ماشین رو وجود داره!

شاید بعداً بفهمم که قدیمی ترین مال کیه. اما یه موزه مشهور هستش که از ۱۵۰سال پیش تا الآن موزه س! یا مثلا همون ساختمون شهرداری ۱۱۰سالشه.
ساختمونای جدید رو نمی دونم اجازه تخریب می دن یا نه. اما بعداً می فهمم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد