بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

درشکه بابانوئل

سلام دوستان.

 

این سرمای زمستونی تازه داره خودشو نشون می ده. یک هفته ای بود که دما روی صفر گیر کرده بود، از جمعه منفی شد و دیروز رسید به منهای چهار. جاتون خالی! اما هنوز از برف خبری نیست. هواشناسی هم می گه برف زیادی در راه نیست. حالا یه بار هم که ما کریسمس خارجه ایم، نمیشه که عین کارتون های خارجی، برف بیاد...

 

راستی یادم رفت از شب یلدا چیزی بگم. البته چیزی هم نبود که بگم! ما که کلاً با آجیل میونه ای نداریم، حالا می خواد عید نوروز باشه یا شب یلدا. میوه هم که هر شب یه خروار می خوریم، شب یلدا هم یکیش. البته انار که اینجا نداریم، هندونه هم نمی دونم چرا نداشتیم. اینجا هندونه همه جوره هست، اما راحت ترینش تکه شده و بسته بندی شده هستش که خوردنش هم راحته. شبیه همون روش شُتُری(!) خودمون، اما در ابعاد کوچیکتر و یه مقدار تَروتمیزتر.

 

این روزها در حال سرهم کردن نامه های آلمانی هستم. برای هر نامه که چه عرض کنم، برای هر جمله عزا می گیرم. سخته! فکرش رو نمی کردم...

اما همین زبان، کلید خیلی از مشکلاته. اینم فکرشو نمی کردم.

 

راستی بازم براتون عکس کریسمسی آوردم. این عکس رو یکشنبه ی پیش، در مرکز شهر انداختم. غروب بود و دوربین هم فکستنی. یه کم توش دست بردم که واضح تر بشه. البته منو که می شناسین، تخصصی در زمینه گرافیک ندارم، نمی دونم چی کار کردم که عکس بهتر شد!

یه کالسکه بابانوئل رو می بینین که روی کابل در هوا معلقه. البته من هر چی فکر کردم، نفهمیدم که با یه کابل، چه جوری تعادلش حفظ میشه؟ خلاصه تو هوا هی روی طناب اینور اونور میره. یارو میکروفون هم داره، از اون بالا واسه بچه ها حرف می زنه و... کلی بچه اونجا جمع شده بود. فقط نمی دونم من اون وسط چی کار می کردم...

یه جایگاه دیگه هم به زیر کالسکه آویزون بود که یه فرشته توش نشسته بود. کارش این بود که برای بچه ها دست تکون بده. همین. البته اینو دیگه تو کارتون ها ندیده بودم. احتمالاً با استفاده از تکنیک های تصویری منحصربه فرد آقای دکتر علی ع. از توی کارتون های زمان بچگی ما حذف شده.

 

خب. غیبتمون رو هم کردیم، بریم بخوابیم دیگه.

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
حنان 1386/10/03 ساعت 21:55

سلام

میگم این هندونه هاتون چطوریه!؟ عکس اونم بنداز!‌ شتری بریدن بعدش خراب نمیشه؟ چطوری عرضه می کنن... هندونه مربع ندارن (اینم زنده یاد معراجی مو فرفری :دی)

جریان همون مرکز جرم و اینا نیست؟ زنده یاد دکتر فدایی =))
یعنی اینا که توی کالسکه هستن زندن!؟ یا اینکه عروسکن و دست تکون میدن؟ خیلی مرده به نظر میان :دی

والا ما هم تاحالا فرشته ندیده بودیم!‌ دیگه توی کارتونای ویدیویی بچگیامون هم دکتر دست برده؟ من که می گم اختراع جدیده :)

هندونه ها تازه هستن. آخر روز هم باید فروخته بشه.

والا نمی دونم مرکز جرمش چه جوری روی یه کابل وامیسه.
نه بابا عروسک نیستن. بالایی مرده، پایینی زن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد