بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

اسم "حنان"


سلام بر خانم ها و آقایان.


بحث شیرین نام "حنان" تا الآن وقت زیادی از ما گرفته. به تازگی هم باز تلاش های مذبوحانه ای صورت گرفته تا اثبات کنه اسم پسر هستش.

واقعیت اینه که هر کتاب اسمی، ملاک نیست. کتاب رسمی اسم در ایران، توسط سازمان ثبت احوال چاپ می شه. هر وقت خرج کردی و تهیه کردیش، بیا با هم صحبت کنیم.

توسل به ادعیه مذهبی و حدیث و آیه، جهت احساسی کردن جو و گریه گرفتن از خوانندگان بلاگ خوبه، اما برای اقناع ما کافی نیست!

ضمناً ما در ایران زندگی می کنیم، پس اینقدر به دستور زبان عربی تمسک نجویید.


این از بحث حنان ها.


جای شما خالی، شنبه که رفته بودیم دنبال جهیزیه من، سری هم به فروشگاه IKEA زدیم. اونقدر شلوغ بود که رفتیم پارکینگ طبقاتی جدیدش. برای پایین اومدن از پارکینگ، باید سوار آسانسورهایی می شدیم که من هم بار اولم بود. وقتی به در آسانسورها نزدیک می شی، بزرگی خود ِ در عجیب به نظر میومد. وقتی در باز می شه، شک می کنی که درِ یه ساختمونِ دیگه باز شده یا در آسانسور، از بس که فضای داخلش بزرگه. شیرین، دو تا ماشین سواری کنار هم توش جا می شدن. کنار دکمه ها، ظرفیتش رو خوندم:

5045کیلوگرم یا 67نفر!!


قبلاً سایت آمازون رو دیده بودم، اما نمی دونم چرا همیشه ازش فرار می کردم. جدیداً واسه خودم کشفش کردم، چه کرده این بشرِ دوپا! عجب خلفتی کرده انسان!

(می گن طرف از دهات اومده شهر، همینه... اما به خدا ما از حوالی کابل به اینجا نیومدیم، ولی آمازون رو تازه فهمیدم چیه، خب چی کار کنم؟!)


جدیداً دچار قلقلک شدم که قالب بلاگ رو عوض کنم. یه حالی بدیم به اینجا. بلاگ اسکای سه تا سایت رو معرفی کرده که بریم از اون ها هم استفاده کنیم، اما هرچی قالب دیدم، به نظرم جواد بود. می خوام در عین سادگی، یه کم زیبا و سنگین هم باشه. پیدا نکردم. اگه پیشنهاد خاصی دارین، حتماً بگین. هدف ما، رضایت خوانندگان!


پیشنهاد کردن که تاریخ رو از روی عکس های دوربینم حذف کنم تا به زیبایی لطمه نزنه. بسیار بجا بود، چون با این کار می تونم عکس های قدیمی رو هم به جای عکس جدید بهتون بندازم(!) و هر دفعه منت بذارم که به خاطر شما هر روز میرم دنبال منظره و... خیلی خوب می شه.

البته قبلاً هم به پیشنهاد دوستان ساعت رو از پای عکس ها حذف کردم که وجودش واقعاً لازم نبود.

جدیدترین شاهکار این بوده.


----------------------


بعداً نوشت:

شاهکار رو اصلاح کردم، اما افتضاح شدها!


نظرات 6 + ارسال نظر
محمد حسن 1387/07/17 ساعت 11:51

اون شاهکاری که نشون دادی قدیمیه

ما خیلی تیزیم مهندس جان :دی


راستی گردنت که پکیده بود خوب شد ؟

اوه اوه گندش دراومد! فایل اشتباهی رو لینک کردم، آخه هر دوتا کنار هم بودن، منم فایل پایینی رو کپی کردم.
الآن درستش کردم، برو شاهکار رو ببین. دستت درد نکنه که گفتی.

گردن پکیده هم بهتر شده، یه کمی هنوز درد داره اما داره خوب می شه. اثر بوسه ی بهنام بود!!

تعریف از خود نباشه ها، ولی بعضی ها هستن که بسیار خلاق و هنرمند و کاردرستن و قالبشون رو خودشون طراحی می کنن! تو هم با مقادیری تلاش همین کارو کن تا مجبور به توسل بر قالب های جواد آماده نگردی برادرD:

نه، اصلاً تعریف از خود نیست، مگرنه به خودت سفارش می دادم.
یادم رفت بگم یکی دیگه از ملاک های قالب باید این باشه که هیچ وقتی رو از من نگیره، چون من از دوشنبه میرم سر کلاس و فرصت این خوچگل کاری ها رو ندارم، خواهر

حنان 1387/07/17 ساعت 22:34

ای خدا از دست تو؟ :))
همینه خدا جیزت میکنه دیگه!

چرا جواب آخرین اس ام اسم رو ندادی؟ رفتی تو ای نا مهربون...؟

میگم فقط وسط بحث دقیق علمیت من نظرت رو به یه نکته انحرافی جلب می کنم:

من اسمم تو شناسنامم هستا!‌از همین ثبت احوالی که تو میگی هم گرفتم. ولی اونی که شما صداش می کنین حنان، تو شناسنامش چی نوشته؟ فاطمه؟‌ :دی

خدا منو دوست داره، خیالت راحت باشه.

اس ام اس رو نگرفتم، به کدوم موبایل زدی؟ به هر حال، من از طرف مخابرات عذر می خوام.

بیخودی مغلطه نکن! اون موقع که بنده و شما به دنیا اومدیم، وسط جنگ بوده، مملکت صاحاب نداشته. از مأمور ثبت احوال چه انتظاری داری، وقتی هر لحظه ممکنه آژیر بکشن و شهر موشک بارون بشه؟!

حالا وایسا ببین تو پست بعدیم چه آشی برات پختم...

چاقو 1387/07/18 ساعت 08:44

سلام احمد جون،
پس رفتی و ... نوشتی که از دوری ما ملالی و نیست؟!

در مورد phProxy، بعد از نصب یه آیکون شبیه D| اون پایین میآد که اگه صفحه ای فیلتر شده بود می‌تونی اونو کلیک کنی تا با پروکسی بازش کنه. اما ممکنه پروکسی فعال کار نکنه. اون وفت با کلیک راست و اپشنز می‌تونی پروکسی فعال رو عوض کنی و یکی رو که کار می‌کنه انتخاب کنی. اون بالا تو آدرس بار هم یه علامت «پای» (یونانی) میاد که اگه بعد از تایپ آدرس اونو فشار بدی مستقیم با پروکسی صفحه رو باز می‌کنه.

سلام.
آقا ما که اینجا فیزیلتِزِر (زرگری!) نمی شیم، چی کار کنیم؟!

چاقو 1387/07/18 ساعت 08:50

در مورد QuickTime برای من کار می‌کنه و ورژنش 6.5 هست و فایرفاکسم هم ۳ هست. به نظرم برو از قسمت add ons پلاگین QuickTime فعلی رو غیر فعال کن. بعد برو تو بلاگ حنان. خودش باید بگه که لازمه پلاگین نصب بشه. ببین شاید بعد از نصب این طوری درست بشه.

ورژن من 7 شده. حالا میرم امتحان کنم...

امیرو 1387/07/18 ساعت 16:43

سلام مهندس

چطوری؟ گردنت چطوره؟ خوبی؟ یه اسفندی دود کن!
ماشینشون چی شده؟ فرت!؟ کجا؟

بابا اینکه گفتی به عربی تمسک نجویید که بدتره! تو ایران اسم پسره، تو عربی دختر! :دی

عجب آسانسورایی! تو ایرانم هستا! کجا؟ همونجا! :دی

عکسات قشنگه! آدم هوس می کنه بیاد پیشت!!

سلام مهندس.
گردن تقریباً خوب شد. مرسی که پرسیدی.
ماشین هم درست می شه ایشالا.
صبر کن تا پست بعدی تکلیف حنان رو مشخص کنم.
عمراً تو ایران باشه. آسانسورهای 6نفره تو تهران همیشه خرابن، چه برسه به 60نفره.
قشنگی از خودتونه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد