بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

زنده باد مارکس!


سلام دوستان.


اصولاً کار سختیه که بین مانیتور و چشم، به اندازه ی یک کلاسور بزرگ فاصله باشه. چون اگه به مانیتور نگاه کنی، دچار چشم درد میشی، از بس که ریزریز نوشته، اگه به درس و مشق توجه کنی، دچار حسرت و حال-گرفتگی می شی. اما بالاخره راهش رو پیدا کردم، بدون اینکه به رِزولوشن دست بزنم.

وقتی فونت ویندوز رو از 96 به 120 دی پی آی تغییر بدی، دنیا بهشت میشه. چشم های آدم تازه باز می شه...

باز بگو ویندوز بده!


یادمه اون موقع که تازه از روزبه فارغ التحصیل شده بودیم، یکی از دوستان برای مدرسه مون، مقاله کوتاهی رو در ویکی پدیا نوشته بود. دستش درد نکنه. اما من هر چی گشتم پیداش نکردم. مدت ها بود فکر می کردم که مقاله به یه اسمی ثبت شده که من نمی دونم، تا اینکه جدیداً متوجه شدم به درخواست یه نفر، کلاً حذف شده. ای مردم آزار!

فرصت کنم، دوباره زنده اش می کنم.


شاید باورتون نشه، اما موجی به هواداری از تفکرات سوسیالیستی در آلمان ایجاد شده (ربطی به موج سوم نداره ها!). مجموعه ی سه جلدی "سرمایه" نوشته مارکس (در 120سال پیش!)، در سال 2007 پنجمین کتاب پرفروش سال بوده، و میگن که امسال رتبه ی بهتری میاره.

حزب چپ که تا همین سالهای اخیر مردم اون رو هو می کردن، الآن 15درصد رأی داره و اگه رشد اون رو در نظر نگیریم، با همین مقدار در انتخابات سال آینده صاحب حداقل یک وزارت در کابینه می شه.

شاخه دانشجویی حزب مارکسیست-لنینیست در 31 دانشگاه فعال شده (به غیر از بقیه احزاب و گروه های چپ). از این ترم در دانشگاه ما هم جلسات هفتگی سخنرانی و روخوانی کتاب سرمایه برگزار میشه.

برای من خیلی جالبه. بین کشورهای اروپایی، آلمان از همه کاپیتالیستی تره، و درست در همین آلمان، مارکس طرفدار داره. جالب تر اینکه بیشترین اعلامیه هایی که به دست ما می رسه، از دانشگاه فرانکفورت میاد، پایه همه ی راهپیمایی ها و سروصدا ها اونا هستن، درست شهری که مرکز مالی آلمان محسوب میشه و در کنار لندن، سمبل سرمایه در اروپا هستن.


بگذریم از فرنگی های خُل و چل. به بدبختی های خودمون برسیم.


هر چی فکر اقتصادی می کنم، چند روز بعد روزنامه ی دنیای اقتصاد هم درباره همون موضوع می نویسه. اتفاقاً من هم این سؤال رو اینجا مطرح کرده بودم که چرا قیمت دلار در ایران بالا رفته. این سرمقاله ی دنیای اقتصاد بود. البته مقاله ی خوبی نیست، چون اصلاً مستدل و مستند صحبت نکرده. از این روزنامه، همچین سرمقاله ای بعید بود.

اما خوشحالم که افکار و دغدغه های من دقیقاً همون چیزهاییست که در فکر روزنامه های ایران هم هست.


سیاه و سفید ِ این رو گذاشتم تو 360، اما دیدم حیفه که رنگیش رو نبینید. منظره ای از پاییز شهر.


نظرات 6 + ارسال نظر

مطالب خوبی داری لذت بردم خوش حال میشم برای دانلود آهنگ های من به وبلاگم یه سرس بزنی

یه کم نوآوری داشته باش. از این یکی یاد بگیر:

"...وبلاگ قشنگی داری. از نوع نوشته هات و مطالبت خوشم اومد حتما یه سر هم به من بزن.
آخرین پستمو با دقت بخون همونیه که دنبالش می گردی..."

بهار 1387/08/21 ساعت 04:13

اتفاقاً چند وقته مارکسیسم و کمونیسم تو ایرانم دوباره داره طرفدار پیدا می کنه. برا من خیلی جالبه. من فکر می کردم یه نظریه وقتی دورانش گذشت دیگه زنده نمی شه.

ای مزدورهای اجانب! ای فریب خورده ها! ای نامسلمونا! ای کمونیست های بی دین! ای دست نشانده های شرق و غرب! مرگ بر اسرائیل!...
(از اینا بهشون نمی گن؟)

امیرو 1387/08/21 ساعت 08:36

سلام

تا چند وقت پیش بود گمونم تو ویکیپدیا، من دیده بودم!

بابا شما کارت درسته! مگه ما چند تا اقتصاد انفورماتیک دان داریم!؟

گور بابای انفورماتیک! یه درس دارم این ترم، اقتصاد کارخانجات. این استاد فقط مسائل کارخانه های شیمیایی بلده، نمی دونم چرا چیز دیگه بلد نیست. خلاصه ما همش به یاد شما هستیم.

امیرو 1387/08/21 ساعت 16:55

شما لطف دارین مهندس!

خوب آلمان در زمینه صنایع شیمیایی کارش درسته، به علاوه این استاد لابد زمینه کاریشم یه همچین چیزاییه.

منم به یاد شما هستم، منتظرم تا باز تابستون بشه...

شما به جای اینکه منتظر تابستون باشی، خودت یه حرکتی بکن.

صنایع شیمیایی آلمان رو منم جدیداً کشف کردم. دیروز صاحاب شرکت Petrolub اینجا سخنرانی داشت که متأسفانه من یه کلاس دیگه داشتم. نهمین شرکت نفتی دنیاست. فکر کن! یه شرکت خانوادگی، اونوقت رقیب bp و... حیف شد یارو رو از دست دادم.

اوه اوه! سال دیگه احمد میاد ایران با یک دستمال قرمز بسته به پیشونی و یک داس و چکش خالکوبی شده روی بازو! یا حسین!

خالکوبی رو خوب اومدی. هر وقت تونستم این 2000صفحه کتاب رو بخونم، با پیشونی بند میام.

حنان 1387/08/21 ساعت 22:59

سلام عزیزم

مرسی بابت میل.

درسته صدام در نمیاد ولی دنبال می کنم مطالب رو. یه مدته با این صدا خفه کنی که روم نصب شده به مشکل خوردم!

بازم مرسی.
موفق و موید باشی

کدوم صدا خفه کن؟!

مرسی چیه مرد حسابی. واسه تشکر که میل نزدم. برو دنبالش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد