بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

بادها، ابر عبیرآمیز را... ابر، باران حاصلخیز را

این حقیقت است که از دل برود، هر آنکه از دیده رود

اینترنت


یادمه وقتی مدرسه می رفتم، نتایج یه نظر سنجی رو در روزنامه دیدم که ظاهراً یه مؤسسه ی افکارسنجی خارجی در سراسر جهان از مردم پرسیده بود که به نظر شما چند تا اختراع مهم بشری به ترتیب اهمیت، چه چیزهایی هستند؟ بعدش این نتایج رو بر اساس ملیت پرسش شونده ها مرتب کرده بود. آخرش آدم می تونست ببینه مثلاً از نظر مردم آمریکا، 5 اختراع مهم بشر چیه.

به هر حال ما هم پیر شدیم و یادمون رفته، و اون نظرسنجی هم قدیمی شده و دیگه قابل استناد نیست، اما چیزی که خوب یادم مونده، این بود که از نظر مردم فرانسه، مهمترین اختراع انسان، قرص ضد بارداری بود!


البته نباید زود قضاوت کنیم، شاید یه روزی ممکنه ما هم به همون رأی بدیم(!)، اما آدم بیشتر به چیزی علاقه پیدا می کنه که بهش وابستگی بیشتری داشته باشه.

اگر نظر من رو بپرسید، می گم خارق العاده تر از اینترنت، هیچ چیزی به فکرم نمی رسه. چیز عجیبیه. به کل، شکل زندگی رو تغییر می ده. هر چی هم بیشتر وقت صرفش کنی، بیشتر معتاد می شی.

عین یه دیگ بزرگ از اطلاعات می مونه که هی باید هم بزنی تا اونی رو که می خوای بدست بیاری. میل به دونستن هم که تمومی نداره.


من که دیگه نمی تونم زندگی بدون اینترنت رو تصور کنم.


اما خداییش جواب همه سؤال ها هم تو اینترنت پیدا نمی شه. یا حداقل آسون پیدا نمی شه.

نمونه اش همینی که ما چند ماهه داریم بهش فکر می کنیم، اما جوابش رو نمی فهمیم. درست در شرایطی که آدم فکر می کنه خیلی باهوشه و از زندگی اطرافیان هم کاملاً خبر داره، یه معما می ذارن جلوی آدم، با حداقل ِ راهنمایی برای حل.

من فکر کنم تا حالا با همچین مسأله ی مشکلی درگیر نبودم. حل نمی شه لامصب...


(این یکی دیگه مربوط به دانشکده و اینا نبود، هم کلاسی های سابق هم نمی تونن تو این مورد به من کمک کنن.)



من تصمیم قاطع گرفتم که امروز فردا یه بلای عظما سر کامپیوترم بیارم. پس اگر چند روزی خبری از من نشد، بدونید کامپیوتر بدبخت زیر دست من جون داده.

شما هم ما رو حلال کنید.


نظرات 1 + ارسال نظر
محمد حسن 1387/12/26 ساعت 23:50

حاجی چی کار کردی اونجا ؟

بیپ (این یه جمله حذف شد)

هی می گی ما رو حلال کنین

هیچی، هنوز کامپیوتر شهید نشده، سید!

بعدشم مگه حلالیت طلبیدن بده؟ خب عزرائیل که خبر نمی ده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد